معنای واژه «غِلّ» در قرآن کریم
پرسش :
واژه «غِلّ» که در قرآن استفاده شده، به چه معناست؟
پاسخ :
در آیه 10 سوره «حشر» بعد از مدح و ستایش بلیغى که از انصار شده است (همانها که پیغمبر گرامى اسلام(صلى الله علیه و آله) و یارانش را به شهر خود [یثرب] دعوت کردند و با آغوش باز از آنان استقبال نمودند، با جان و دل از آنها پذیرایى کردند و امکانات خود را به پاى آنها ریختند) سخن از «تابعین» به میان آورده (همانها که بعد از مهاجران و انصار روى کار آمدند و خطّ ایمان و انقلاب اسلامى را تداوم بخشیدند) مى فرماید: «وَ الَّذِینَ جَائُوا مِنْ بَعْدِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنَا اِغْفِرْ لَنَا وَ لِاِخْوَانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونَا بِالْاِیمَانِ وَ لَاتَجْعَلْ فِى قُلُوبِنَا غِلّاً لِلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنَا انَّکَ رَؤُوفٌ رَحِیمٌ»(1)؛ (و کسانى که بعد از آنها آمدند و مى گویند: [خداوندا] ما و برادرانمان را که در ایمان به ما پیشى گرفتند بیامرز و در دلهایمان کینه و حسدى نسبت به مؤمنان قرار مده! پروردگارا! تو مهربان و رحیمى).
به این ترتیب آنها بعد از طلب آمرزش براى خود و پیشگامان در اسلام و ایمان (مهاجران و انصار) تنها چیزى را که از خدا مى طلبند، از بین رفتن هرگونه «غلّ و کینه و حسد» نسبت به مؤمنان است، چرا که مى دانند تا این امور از دل ریشه کن نشود، رشته هاى محبّت و برادرى و اتّحاد هرگز محکم نخواهد شد و بدون آن به هیچ موفقیّتى نایل نمى شوند.
واژه «غِلّ» که از «غَلَل» گرفته شده و به گفته راغب اصفهانی در کتاب «مفردات» در اصل به معنى چیزى است که مخفیانه و تدریجاً نفوذ مى کند و به همین جهت به آب جارى «غَلَل» مى گویند، چرا که تدریجاً در میان درختان نفوذ پیدا مى کند. سپس به «خیانت»، «غَلُول» گفته شده، به خاطر اینکه نفوذى مخفیانه و تدریجى دارد و نیز به «کینه» و «حسد» که نفوذ تدریجى مخفیانه در دل دارد، «غِلّ» گفته مى شود.
در «لسان العرب»، حسد را نوعى «غِلّ» مى شمرد، همان گونه که کینه و عداوت را نیز از مصادیق آن مى دانند. بسیارى از مفسّران نیز در تفسیر غِلّ، حسد را ذکر کرده اند، مانند فخر رازى در «التّفسیر الکبیر» و «مراغى» در تفسیر خود و «قرطبى» در «الجامع لاحکام القرآن» در ذیل آیه مورد بحث. همچنین در آیه 47 سوره «حشر» نیز از واژه «غل» استفاده شده، مى فرماید: بعد از آنکه فرشتگان الهى به استقبال آنان مى آیند و از آنان دعوت مى کنند که در نهایت سلامت و امنیّت وارد بهشت شوند: «وَ نَزَعْنَا مَا فِى صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ اِخْوَاناً عَلَى سُرُرٍ مُتَقَابِلِینَ»(2)؛ (ما هرگونه غلّ [حسد و کینه و عداوت] را از سینه آنها برمى کَنیم، در حالى که همه برادرند و بر تختها رو به روى یکدیگر قرار دارند).
آرى بهشتیان از هرگونه حسد و کینه و عداوت - که از صفات دوزخیان است - پاکند و اگر اخوّت و برادرى در میان آنهاست و در سلامت و امنیّت به سر مى برند به خاطر ریشه کن شدن همین امور از وجود آنها (به لطف پروردگار و در سایه اعمال پاکشان) است. بى شک در دنیا نیز اگر خوهاى زشتی همچون کینه و عداوت و حسد از میان انسانها برچیده شود، زندگى مردم همچون زندگى بهشتیان خواهد شد و در امن و امان و اخوّت و برادرى خواهند زیست.
پینوشتها:
(1). سوره حشر، آیه 10.
(2). سوره حجر، آیه 47.
منبع: اخلاق در قرآن، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، مدرسه امام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم، 1377 شمسی، چاپ: اول، ج 2، ص 130.
در آیه 10 سوره «حشر» بعد از مدح و ستایش بلیغى که از انصار شده است (همانها که پیغمبر گرامى اسلام(صلى الله علیه و آله) و یارانش را به شهر خود [یثرب] دعوت کردند و با آغوش باز از آنان استقبال نمودند، با جان و دل از آنها پذیرایى کردند و امکانات خود را به پاى آنها ریختند) سخن از «تابعین» به میان آورده (همانها که بعد از مهاجران و انصار روى کار آمدند و خطّ ایمان و انقلاب اسلامى را تداوم بخشیدند) مى فرماید: «وَ الَّذِینَ جَائُوا مِنْ بَعْدِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنَا اِغْفِرْ لَنَا وَ لِاِخْوَانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونَا بِالْاِیمَانِ وَ لَاتَجْعَلْ فِى قُلُوبِنَا غِلّاً لِلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنَا انَّکَ رَؤُوفٌ رَحِیمٌ»(1)؛ (و کسانى که بعد از آنها آمدند و مى گویند: [خداوندا] ما و برادرانمان را که در ایمان به ما پیشى گرفتند بیامرز و در دلهایمان کینه و حسدى نسبت به مؤمنان قرار مده! پروردگارا! تو مهربان و رحیمى).
به این ترتیب آنها بعد از طلب آمرزش براى خود و پیشگامان در اسلام و ایمان (مهاجران و انصار) تنها چیزى را که از خدا مى طلبند، از بین رفتن هرگونه «غلّ و کینه و حسد» نسبت به مؤمنان است، چرا که مى دانند تا این امور از دل ریشه کن نشود، رشته هاى محبّت و برادرى و اتّحاد هرگز محکم نخواهد شد و بدون آن به هیچ موفقیّتى نایل نمى شوند.
واژه «غِلّ» که از «غَلَل» گرفته شده و به گفته راغب اصفهانی در کتاب «مفردات» در اصل به معنى چیزى است که مخفیانه و تدریجاً نفوذ مى کند و به همین جهت به آب جارى «غَلَل» مى گویند، چرا که تدریجاً در میان درختان نفوذ پیدا مى کند. سپس به «خیانت»، «غَلُول» گفته شده، به خاطر اینکه نفوذى مخفیانه و تدریجى دارد و نیز به «کینه» و «حسد» که نفوذ تدریجى مخفیانه در دل دارد، «غِلّ» گفته مى شود.
در «لسان العرب»، حسد را نوعى «غِلّ» مى شمرد، همان گونه که کینه و عداوت را نیز از مصادیق آن مى دانند. بسیارى از مفسّران نیز در تفسیر غِلّ، حسد را ذکر کرده اند، مانند فخر رازى در «التّفسیر الکبیر» و «مراغى» در تفسیر خود و «قرطبى» در «الجامع لاحکام القرآن» در ذیل آیه مورد بحث. همچنین در آیه 47 سوره «حشر» نیز از واژه «غل» استفاده شده، مى فرماید: بعد از آنکه فرشتگان الهى به استقبال آنان مى آیند و از آنان دعوت مى کنند که در نهایت سلامت و امنیّت وارد بهشت شوند: «وَ نَزَعْنَا مَا فِى صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ اِخْوَاناً عَلَى سُرُرٍ مُتَقَابِلِینَ»(2)؛ (ما هرگونه غلّ [حسد و کینه و عداوت] را از سینه آنها برمى کَنیم، در حالى که همه برادرند و بر تختها رو به روى یکدیگر قرار دارند).
آرى بهشتیان از هرگونه حسد و کینه و عداوت - که از صفات دوزخیان است - پاکند و اگر اخوّت و برادرى در میان آنهاست و در سلامت و امنیّت به سر مى برند به خاطر ریشه کن شدن همین امور از وجود آنها (به لطف پروردگار و در سایه اعمال پاکشان) است. بى شک در دنیا نیز اگر خوهاى زشتی همچون کینه و عداوت و حسد از میان انسانها برچیده شود، زندگى مردم همچون زندگى بهشتیان خواهد شد و در امن و امان و اخوّت و برادرى خواهند زیست.
پینوشتها:
(1). سوره حشر، آیه 10.
(2). سوره حجر، آیه 47.
منبع: اخلاق در قرآن، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، مدرسه امام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم، 1377 شمسی، چاپ: اول، ج 2، ص 130.
پرسش و پاسخ مرتبط
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}